آیه 69 سوره عنکبوت
<<68 | آیه 69 سوره عنکبوت | 69>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راههای (معرفت و لطف) خویش هدایت میکنیم، و همیشه خدا یار نکوکاران است.
و کسانی که برای [به دست آوردن خشنودی] ما [با جان و مال] کوشیدند، بی تردید آنان را به راه های خود [راه رشد، سعادت، کمال، کرامت، بهشت و مقام قرب] راهنمایی می کنیم؛ و یقیناً خدا با نیکوکاران است.
و كسانى كه در راه ما كوشيدهاند، به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.
كسانى را كه در راه ما مجاهدت كنند، به راههاى خويش هدايتشان مىكنيم، و خدا با نيكوكاران است.
و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«جَاهَدُوا فِینَا»: مراد هر گونه جهاد و تلاشی است که در راه خدا و برای رضایت او و به منظور خدمت به دین اسلام انجام پذیرد. «لَنَهْدِیَنَّهُمْ»: ایشان را هدایت میدهیم و رهنمود میگردانیم و به خیر و حق میرسانیم. «سُبُلَنَا»: راههای منتهی به خودمان. راههای حرکت و سیر به سوی خدا و وصول به رضایتالله. مراد افزایش هدایت و توفیق در خیرات و حسنات است.
نزول
«شیخ طوسى» گویند: شرح شأن و نزول این آیه را شیخ بزرگوار در ضمن ذکر شأن و نزول آیه 2 همین سوره بیان داشته اند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ «69»
و كسانى كه در راه ما (تلاش و) جهاد كردند، راههاى (قرب به) خود را به آنان نشان خواهيم داد و همانا خداوند با نيكوكاران است.
«1». «فليعبدوا ربّ هذا البيت. الّذى ... آمنهم من خوف». قريش، 3- 4.
جلد 7 - صفحه 173
پیام ها
1- براى رسيدن به هدايت ويژهى الهى، تلاش لازم است و بايد گام اوّل را خود انسان بردارد. «جاهَدُوا- لَنَهْدِيَنَّهُمْ»، چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» «1»
2- گاهى، يك گام و يك لحظه تلاش خالصانه، هدايت و نجات ابدى را به دنبال دارد. ( «جاهَدُوا» به صورت ماضى و «لَنَهْدِيَنَّهُمْ» به صورت مضارع و مستمرّ آمده است.)
3- در مديريّت و رهبرى، لازم نيست تمام ابعاد كار از روز اوّل روشن باشد، همين كه گامى الهى بر داشته شد، در وسط راه، هدايتهاى غيبى مىآيد. «جاهَدُوا- لَنَهْدِيَنَّهُمْ»
4- آنچه به تلاشها ارزش مىدهد، خلوص است. «فِينا»
5- راههاى وصول به قرب الهى، محدوديّتى ندارد. «سُبُلَنا»
6- به وعدههاى خداوند اطمينان داشته باشيم. «لَنَهْدِيَنَّهُمْ» (حرف لام و نون تأكيد، نشانههاى تأكيد است)
7- نشانهى نيكوكار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهَدُوا فِينا- لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»
8- همراه بودن خداى بزرگ با بندهاى ضعيف، يعنى رسيدن انسان به همه چيز.
«إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» چنانكه در دعاى عرفهى امام حسين عليه السلام مىخوانيم: «ما ذا فقد من وجدك و ما ذا وجد من فقدك» هر كه تو را يافت، چه كمبودى دارد و هر كه تو را از دست داد، چه دارد؟
9- خداوند، هم راه قرب را به ما نشان مىدهد و هم تا رسيدن به مقصد، دست ما را مىگيرد. لَنَهْدِيَنَّهُمْ ... لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
«الحمدللّه ربّ العالمين»
«1». محمّد، 7.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (69)
بعد از ذكر وعيد، بيان وعد را فرمايد:
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا: و آن كسانى كه كوشش كردند در حق ما، يعنى از جهت ما اقامه دين ما نمودند بر وجه اخلاص. اطلاق مجاهده براى آنست كه تا شامل شود جهاد با كفار را، و جهاد با نفس اماره و شيطان را در مقام مجاهده درآيد كه جهاد اكبر باشد. لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا: هر آينه هدايت نمائيم ايشان را به راههاى خود كه آن طريق مسير است به مجازات و وصول به نجات. و يا آنكه زياد سازيم هدايت ايشان را به سبيل خير و بركت و توفيق در طاعت. وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ: و بدرستى كه خدا هر آينه با نيكوكاران است به نصرت و اعانت در دنيا، و ثواب و مغفرت در آخرت نزد حق تعالى.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه هر كس در راه خدا مجاهده نمايد، هر آينه راه نماينده شود. در اين كلمه اشاراتى است از آن جمله: اقدام در فرمان بردارى خدا، موجب زيادتى توفيق است. و همچنين عمل كردن به علم، سبب زيادتى در علم است، چنانچه حديث وارد شده كه حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله فرموده: من عمل بما علم وفّقه اللّه علم ما لا يعلم «1».
«1» منهج الصادقين، ج 7، ص 180. و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه: من عمل بما علم، كفى ما لم يعلم. به نقل: وسائل الشيعه ج 18، ص 120. روايت 30- بحار الانوار ج 2، ص 30، روايت 14- ثواب الاعمال، چاپ حيدرى 1391، ص 161، ثواب من عمل بما علم.
جلد 10 - صفحه 266
و از بعضى علماء منقول است كه: (انّ الّذى نرى من جهلنا بما لا نعلم انّما هو من تقصيرنا فيما نعلم) يعنى بدرستى كه آن چيزى كه ما مىبينيم از جهل خود، به جهت تقصير ماست در آنچه مىدانيم «1».
شخصى در محضرى از علماء به چند كلمه حكمتآميز سخنرانى نمود، از او سؤال نمودند اين علم را از كجا دانستى؟ گفت: قصور ما در علم، به جهت تقصير ما باشد در عمل، زيرا هر كه عمل كند به آنچه داند، آن علم و عمل او را به كمال رساند «2».
ايضا هر كه كوشش كند در اقامه سنت، راه نماينده شود به طريق جنّت «3».
و نيز اشاره فرموده خداوند رحيم به لطف خود به يك كلمه جامعه كه: يار و ناصر و مددكار است در دنيا و آخرت با نيكوكاران به نفس خود به اطاعت و عبادت و پرهيز از معصيّت و مخالفت و نيكوكاران به غير خود از مؤمنان به احسان در باره آنان و منع ايذاء و اذيّت ايشان.
حضرت باقر عليه السّلام به روايت قمى (رحمه اللّه) فرموده: اين آيه از براى آل محمد و از براى مطيعان ايشان است. «4» خاتمه تفسير سوره مباركه عنكبوت
«1» منهج الصادقين، ج 7، ص 180.
«2» منهج الصادقين، ج 7، ص 180.
«3» همان مدرك، ص 156- راوى را سهل تسترى دانسته است.
«4» تفسير قمى، ج 2، ص 151.
جلد 10 - صفحه 267
سوره سىام (روم)
اين سوره مباركه مكّى است الا قوله «فسبحان اللّه حين تمسون» كه مدنى است بنا به قول حسن.
عدد آيات: پنجاه و نه آيه است به عدد مكّى و مدنى، و شصت آيه است نزد غير ايشان، و اختلاف در چهار آيه است «الم» كوفى «غُلِبَتِ الرُّومُ» غير مكّى و مدنى و «فِي بِضْعِ سِنِينَ» غير كوفى و مدنى اول و «يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ» مدنى اولى.
عدد كلمات: هشتصد و نوزده كلمه.
عدد حروف: سه هزار و پانصد و سى و چهار حرف.
ثواب تلاوت: صدوق رحمه اللّه در ثواب الاعمال از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه: هر كه قرائت كند سوره روم و عنكبوت را در شب بيست و سوم ماه رمضان، پس او قسم به خدا از اهل بهشت است «1».
تذكره: مكرر ذكر شد كه ثواب خاصّه تلاوت آيات و سور، مشروط است به عمل نمودن به آن آيات، و الّا به صرف تلاوت فقط بدون عمل، اينگونه ثوابها موجب اغراء به جهل خواهد بود.
«1» ثواب الاعمال، چاپ حيدرى، ص 99.
جلد 10 - صفحه 268
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (61) اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (62) وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ (63) وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ (64) فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ (65)
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ وَ لِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (66) أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ يُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ (67) وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْكافِرِينَ (68) وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (69)
ترجمه
و هر آينه اگر بپرسى از آنها كه كيست كه آفريد آسمانها و زمين را و مسخّر كرد آفتاب و ماه را هر آينه البته گويند خدا پس بكجا برگردانده ميشوند
خداوند گشايش ميدهد روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ مىگرداند برايش همانا خدا بهمه چيز دانا است
و هر آينه اگر بپرسى از ايشان كيست كه فرستاد از آسمان آبى را پس زنده كرد بآن زمين را بعد از مردنش هر آينه البته گويند خدا بگو ستايش مر خدا را است ولى بيشتر آنها تعقّل نميكنند
و نيست اين زندگانى دنيا مگر سرگرمى و بازى و همانا سراى آخرت هر آينه زندگانى است اگر باشند كه بدانند
پس چون سوار شوند در كشتى بخوانند خدا را در حاليكه خالص كنندگانند براى او دين را پس چون نجات دهد آنها را بخشكى آنگاه آنها شرك ميآورند
تا كفران ورزند بآنچه داديم آنها را و تا كامياب شوند پس بزودى خواهند دانست
آيا نديدند كه ما قرار داديم حرمى را امن با آنكه ربوده ميشوند مردم از اطراف آنها آيا پس بباطل ميگروند و بنعمت خدا كفران ميورزند
و كيست ستمكارتر از آنكه بست بر خدا دروغ يا تكذيب كرد حق را چون آمد او را آيا نيست در دوزخ جاى اقامت براى كافران
و آنانكه مجاهده كردند در راه ما هدايت ميكنيم البته ايشانرا براههاى خودمان و همانا خدا هر آينه با نيكوكاران است.
تفسير
بتپرستان خصوصا اهل مكّه نوعا قائل بوجود خداوند بزرگ كه او خالق و رازق و مدبّر امور خلائق است بودند و عبادت بتها را وسيله تقرّب بخدا و آنها را شفعاء خودشان نزد او ميدانستند و اين عقيده بكلّى فاسد است چون كسيكه وسيله تقرّب بنده بخدا و شفيع او نزد حق باشد بايد نزديكتر باشد بخدا و جمادات دورترند از ساحت ربوبى از انسان گذشته از آنكه پرستش مخصوص بذات احديّت است و بنده در برابر كسى نبايد مانند حق خاضع شود لذا خداوند آنها را مأخوذ با قرارشان فرموده باين تقريب كه اى پيغمبر من اگر سؤال كنى تو از بتپرستان
جلد 4 صفحه 241
كه آسمانها و زمين را كه خلق نموده و مسخّر كرده آفتاب و ماه را كه ميگردند بفرمان او ميگويند خداى يگانه پس چگونه بوسوسه شيطان منحرف ميشوند از فطرت سليمه و منصرف ميگردند از عبادت او و بر گردانده ميشوند بعبادت جماداتى كه براى آنها نفع و ضررى ندارند و خدا گشايش ميدهد در روزى بر هر كس بخواهد از بندگانش و تنگ ميكند روزى را بر همانكس در وقت ديگر يا بر هر كس كه بخواهد چون خداوند دانا است بمصالح و مفاسد و مقتضيات احوال آنها و ساير امور پس نبايد ترس از تنگى معاش مانع از هجرت مسلمانان بسوى خدا شود چنانچه در آيات سابقه گذشت و نيز اگر بپرسى از آنها چه كس از آسمان باران نازل مينمايد و زمين مرده را زنده مىكند ميگويند خدا بگو الحمد للّه بر نعمتهاى او و اقرار شما بر آنكه او منعم است نه غير او ولى بيشتر آنها نمىيابند بعقل و فكر كه اين اقرار منافى با عبادت بت است چون شكر منعم واجب است نه غير او و لذا بتپرست شدهاند و اين زندگى چند روزه دنيا نيست مگر سرگرمى موقتى و بازى كودكانه بىفائده كه بزودى دلسردى و خستگى آورد و منقرض شود و همانا سراى جاويد آخرت زندگانى حقيقى دائم باقى است كه فنا و زوالى در آن راه ندارد ولى آنها غافل از اين معنى ميباشند و اگر ميدانستند اختيار نمىنمودند فانى را بر باقى و بازى موقتى را بر عيش و نوش ابدى و كلمه حيوان بر وزن غليان مصدر است بمعناى حيات ولى مشعر بحركت و جنبش لذا در مقام مبالغه استعمال ميشود و يكى از موارد كه بحال طبيعى و ارتكاز فطرى كفار اقرار بخداى يگانه غائب از انظار مينمايند وقتى است كه در كشتى مىنشينند و بگرداب بلا مبتلا ميشوند يكباره از غير خدا منصرف و متوجه باو ميگردند و با اخلاص او را ميخوانند و طلب نجات ميكنند چون بالفطره يقين دارند در آنوقت دستگيرى جز او ندارند ولى چون خداوند نجات داد آنها را و بساحل مراد رسيدند يكباره خدا را فراموش نموده و بعبادت بتها مشغول ميگردند و نتيجه آن فقط كفران نعمت نجات و حيات و ساير نعم الهيّه و بهره بردارى از لهو و لعب چند روزه و دلخوشى باجتماع با يكديگر بر عبادت جمادات است و بعد از اين ميدانند و مىبينند عقبات و عقوبات آنرا و ليتمتّعوا بسكون لام نيز قرائت شده و بنابراين لام امر براى تهديد است و بنابر قرائت مشهوره لام
جلد 4 صفحه 242
جارّه براى بيان عاقبت امر آنها است آيا اين بتپرستان بىانصاف مكه نديدند كه ما حرم را محترم و اهل آنرا مأمون از قتل و غارت و تعدّى و اسارت فرموديم با آنكه از اطراف و جوانب آن مردم يكديگر را باسارت ميگيرند و بقتل ميرسانند و اموالشان را بغارت مىبرند و آنها در ناز و نعمت هستند و شكر آنرا بجا نمىآورند و با وجود اين آيا مستحق عقوبت نيستند كه بشيطان و بت كه باطل است ايمان مىآورند و بنعمت خدا كه بآنها انعام شده و نبوّت خاتم انبياء كه حق است كافر ميشوند و كفران مينمايند و چه كس ظالم و ستمكارتر است از كسيكه افترا و دروغ به بندد بخدا و بگويد شفاعت و عبادت بتها را خدا مرخّص فرموده و تكذيب كند قرآن و آورنده آنرا كه حقّ محض است چون بيايد نزد او بدون تأمّل و درنگ آيا چنين كسانى سزاوار نيست كه در جهنم جايگاه هميشگى و مقرّ مألوفى براى آنها باشد و آن كسانيكه مجاهده و كوشش نمودند در راه ما و براى رضاى ما خود را بزحمت انداختند بهجرت از اوطان و معارضه با شيطان و مقاتله با كفار و منازعه با اشرار و طلب معرفت و تحصيل مغفرت همانا هدايت نمائيم آنها را البته بطريق سير و سلوك و وصول و نزول بساحت مقدّس خودمان و همانا خداوند با نيكوكاران است بكمك و نصرت در دنيا و رحمت و مغفرت در آخرت و آنها را بمقاصد حقّه خودشان خواهد رسانيد و در حديث است كه كسيكه عمل كند بچيزى كه ميداند، خداوند عطا ميكند باو علم چيزيرا كه نميداند و از امام باقر عليه السّلام روايت شده كه اين آيه مخصوص بآل محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و شيعيان ايشان است و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه در قرآن بعضى از اسماء مخصوص بمن است و از آن جمله محسن است در قول خداوند انّ اللّه لمع المحسنين و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره عنكبوت و روم را در شب بيست و سوم ماه رمضان تلاوت نمايد و اللّه از اهل بهشت است و كسى را از آن استثناء نميكنم و نميترسم كه خداوند براى قسم من گناهى بر من بنويسد و براى اين دو سوره در نزد خدا منزلت رفيعى است و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 4 صفحه 243
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ المُحسِنِينَ (69)
و كساني که جهاد ميكنند در راه ما ما هم هر آينه آنها را هدايت ميكنيم براههاي خود و خداوند با نيكوكاران است.
جهاد در راه خدا اقسامي دارد:
«1» جهاد با كفار و مشركين که يكي از اركان اسلام و فروع دين است و آيات شريفه در مدح آن و مثوبات آن در قرآن بسيار داريم مثل وَ لا تَقُولُوا لِمَن يُقتَلُ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمواتٌ بَل أَحياءٌ وَ لكِن لا تَشعُرُونَ (بقره آيه 154) وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمواتاً بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ (آل عمران آيه 169) و آيات بسيار ديگر و اخبار زيادي لكن مشروط بحضور امام و امر او يا نايب خاص او است و در دوره غيبت واجب نيست بلكه جايز نيست مگر بعنوان دفاع آنهم باذن مجتهدي جامع الشرائط.
«2» جهاد با نفس که جهاد اكبرش فرمود چون هواهاي نفساني و تمايلات آن بظلم و فسق و معاصي از شرب، ساز، آواز و لواط و بسياري از معاصيست و لذائذ نفساني بسيار است که تعبير از آن بنفس اماره ميكنند که حضرت يوسف فرمود وَ ما أُبَرِّئُ نَفسِي إِنَّ النَّفسَ لَأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلّا ما رَحِمَ رَبِّي (يوسف آيه 53). انسان با سه دشمن دائما بايد نبرد كند دنيا نفس شيطان بزخارف دنيا نظر نداشته باشد دنيا را در نظرش از گوشت گنديده متعفن در دهان سگ پستتر بداند و بدلخواه نفس فريب نخورد و علاقه پيدا نكند و گوش بوساوس شيطان ندهد.
«3» جهاد در تحصيل معارف و علوم ديني و اعمال صالحه بقدر طاقت خود كوشش كند لذا علماء را مجتهد مينامند.
جلد 14 - صفحه 356
وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا خداوند هم درهاي بسته را بروي آنها باز ميكند و توفيق بيشتر عنايت ميفرمايد.
لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا يك قدم رو بخدا رفتن ده قدم رو باو ميآورد.
وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ المُحسِنِينَ آنها را ياري ميفرمايد حفظ ميكند برحمتهاي غير متناهي خود نائل ميكند.
تمّ سورة العنكبوت و يتلوه انشاء اللّه تعالي سورة الرّوم و الحمد للّه ما دامت الارض و السمّاء و الصّلاة و السّلام علي محمّد و آله (ص).
جلد 14 - صفحه 357
سوره روم 60 آيه- مكي
بعد التّهليل و التّحميد و التّسبيح و الصّلاة علي النّبيّ و آله و اللّعن علي أعدائهم.
فضيلت سوره: گذشت در سوره عنكبوت فضل قرائت اينکه سوره مباركه و عنكبوت در شب قدر، 23 رمضان و اما اخباري که مفسرين ذكر كردهاند چون سند معتبر ندارد بلكه بعض آنها به نظر مجعول ميآيد از نقلش خود داري كرديم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 69)- این آیه که در عین حال آخرین آیه سوره عنکبوت است واقعیت مهمی را بیان میکند که عصارهای از تمام این سوره و هماهنگ با آغاز آن است.
میفرماید: راه خدا گرچه مشکلات فراوان دارد، مشکل از نظر شناخت حق، مشکل از نظر وسوسههای شیاطین جن و انس، مشکل از نظر مخالفت دشمنان سر سخت و بیرحم، و مشکل از نظر لغزشهای احتمالی اما در اینجا یک حقیقت است که به شما در برابر این مشکلات نیرو و اطمینان میدهد و حمایت میکند و آن این که: «آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند قطعا به راههای خود هدایتشان خواهیم کرد، و خداوند با نیکوکاران است» (وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ).
تعبیر به «جهاد» تعبیر وسیع و مطلقی است و هر گونه جهاد و تلاشی را که در راه خدا و برای او و به منظور وصول به اهداف الهی صورت گیرد شامل میشود، خواه در طریق کسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایی در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر.
کسانی که در این راهها به هر شکل و هر صورت برای خدا مجاهده کنند مشمول حمایت و هدایت الهی هستند.
بنا بر این هر گونه شکست و ناکامی نصیب ما شود معلول یکی از دو چیز است: یا در جهاد کوتاهی کردهایم، و یا اخلاص در کار ما نبوده است.
«پایان سوره عنکبوت»
ج3، ص519
سوره روم [30]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 60 آیه است
محتوای سوره:]
مطالب این سوره را در هفت بخش میتوان خلاصه کرد.
1- پیشگویی از پیروزی رومیان بر ایرانیان در جنگی که در آینده درگیر میشد.
2- گوشهای از طرز فکر و چگونگی حالات افراد بیایمان.
3- بخش مهمی از آیات عظمت خداوند در آسمان و زمین و در وجود انسانها.
4- سخن از توحید فطری بعد از بیان دلائل آفاقی و انفسی.
5- بازگشت به شرح و تبیین حالات افراد بیایمان و گنهکار، و ظهور فساد در زمین بر اثر گناهان آنها.
6- اشارهای به مسأله مالکیت و حق ذی القربی و نکوهش از رباخواری.
7- بازگشت مجددی به دلائل توحید و نشانههای حق و مسائل مربوط به معاد.
فضیلت تلاوت سوره:]
علاوه بر حدیثی که از امام صادق علیه السّلام در فضیلت سوره عنکبوت نقل شد، در حدیث دیگری از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله چنین آمده: «هر کس سوره روم را بخواند پاداشی معادل ده حسنه به تعداد هر فرشتهای که در میان آسمان و زمین تسبیح خدا میگوید خواهد داشت و آنچه را در روز و شب از دست داده جبران خواهد کرد».
ج3، ص520
بدیهی است کسی که محتوای این سوره را در روح و جان خود جای دهد و مراقبت پروردگار را در هر لحظه در خود ببیند، تقوای الهی چنان قلبش را پر میکند که شایسته چنین پاداش بزرگی است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.